کلام رهبری موضوع(زیبایی و زیبادوستی)
اصل گرایش به زیبایى و زیباسازى و زیبادوستى، یک امر فطرى است. البته این شاید با مقوله نوگرایى مقدارى تفاوت کند. نوگرایى امر عامترى است. این مسأله آرایش و لباس و چیزهایى که شما گفتید، مقوله خاصى است که انسان - بخصوص جوان - از زیبایى و زیباسازى خوشش مىآید و دلش مىخواهد که خودش هم زیبا باشد. این عیبى هم ندارد؛ یک امر طبیعى و قهرى است؛ در اسلام هم منع نشده است. آن چیزى که منع شده، فتنه و فساد است.
این زیبایى و زیباسازى، بایستى موجب این نشود که در جامعه انحطاط و فساد به وجود آید؛ یعنى ابتذال اخلاقى نباید به وجود آید. چگونه؟ راههایش مشخّص است. اگر ارتباط بىقید و شرط و بىبندوبارى در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، این موجب فساد خواهد شد. اگر به صورت افراطى به شکل مُدپرستى درآید، این به فساد خواهد انجامید. اگر این مقوله زیباسازى و رسیدن به سر و وضع و لباس و امثال اینها، مشغله اصلى زندگى شود، انحراف و انحطاط است؛ مثل اینکه در دوره طاغوت، آن خانمهاى اعیان و اشراف، پشت میز آرایش مىنشستند. فکر مىکنید چند ساعت مىنشستند؟ شش ساعت! این واقعیت دارد و ما خبرهاى دقیق داشتیم که شش ساعت مىنشستند! یک انسان، این مدّت براى آرایش صرفِ وقت کند که مىخواهد مثلاً به عروسى برود و موى سرش را، یا صورتش را اینطورى درست کند! اگر کار به این شکل درآید، انحراف و انحطاط است؛ اما فىنفسه، رسیدن به سر و وضع و لباس، بدون اینکه در آن خودنمایى و تبرّج باشد، عیبى ندارد.
در اسلام، تبرّج ممنوع است. تبرّج، یعنى همان خودنمایى زنان در مقابل مردان، براى جذب و فتنهانگیزى. این، یک نوع فتنه است و خیلى اشکالات دارد. اشکالش فقط این نیست که این دختر جوان، یا این پسر جوان به گناه مىافتند - این اوّلیش است؛ شاید بتوانم بگویم کوچکترینش است - دنبالهاش به خانوادهها مىرسد. اساساً آنگونه رابطه بىقید و شرط و بىقید و بند، براى بناى خانواده سمِّ مهلک است؛ چون خانواده با عشق زنده است. اصلاً بناى خانواده با عشق است. اگر این عشق - عشق به زیبایى، عشق به جنس مخالف - در صد جاى دیگر تأمین شد، دیگر آن پشتوانه قوىاى که استحکام خانواده باید داشته باشد، از بین خواهد رفت و خانوادهها متزلزل مىشود و به همین وضعى درمىآید که امروز متأسّفانه در کشورهاى غربى هست؛ بخصوص در کشورهاى اروپاى شمالى و امریکا.
اخیراً امریکاییان بهشدّت دچار این مشکلند. خانوادهها متلاشى مىشوند و این مصیبت بزرگى شده است. این مصیبت هم در درجه اوّل، ضررش به خود خانمها برمىگردد. البته مردان هم بسیار سختیها مىکشند؛ اما بیشتر به زنان مىرسد؛ بعد هم به آن نسلى که متولّد مىشود. این نسل بزهکار و تبهکار موجود دنیا و امریکا را مىبینید؟ اینها همهاش از آنجا شروع مىشود؛ یعنى مقدّمه و کلید شرّى است که دنبالش همینطور پىدرپى شرور مىآید!
در اسلام، به مسأله زیبایى اهمیت داده شده است. زیاد شنیدهایم که : «انّ اللَّه جمیل و یحبّ الجمال»(4)؛ خدا زیباست و زیبایى را دوست دارد. در خصوص رسیدن به سر و وضع، روایات زیادى در کتب حدیثى ما هست. در کتاب «نکاح» مفصّل بحث مىشود که مرد و زن بایستى به خودشان برسند. بعضى خیال مىکنند که مثلاً مردان باید موى سرشان را بتراشند؛ نه. در شرع، براى جوانان مستحبّ است که موى سر بگذارند. در روایت هست که «الشَعر الحسن من کرامة اللَّه فأکرموه»(5)؛ موى زیبا، جزو کرامتهاى الهى است؛ آن را گرامى بدارید. یا مثلاً روایت دارد که پیامبر اکرم وقتى مىخواستند نزد دوستانشان بروند، به ظرف آب نگاه مىکردند و سر و وضع خود را مرتّب مىکردند(6). آن زمان که آینه به این شکلى که حالا هست و فراوان هم هست، نبود. جامعه مدینه هم که فقیر بود. پیامبر ظرف آبى داشتند، که وقتى مىخواستند نزد دوستانشان بروند، از آن به جاى آینه استفاده مىکردند. این، نشاندهنده آن است که سر و وضع مرتّب، لباس خوب و گرایش به زیبایى، امر مطلوبى در شرع اسلام است؛ منتها آن چیزى که بد و مضرّ است، آن است که این وسیلهاى براى فتنه و فساد و تبرّج شود. همانطور که گفتم، ضررهایش تا خانواده و نسل بعد هم مىرسد.