رهنمون های مقام معظم رهبری

پیرامون هنر ،مد،پوشش

رهنمون های مقام معظم رهبری

پیرامون هنر ،مد،پوشش

رهنمون های مقام معظم رهبری

بیانات مقام معظم رهبری در مورد مد و پوشش :من مى‌خواهم بگویم اگر شما موى سرتان را میخواهید آرایش کنید،

اگر میخواهید لباس بپوشیداگرمی خواهید سبک راه رفتن را تغییر دهید، بکنید؛ اما خودتان انجام دهید؛ از دیگران یاد نگیرید.

بایگانی
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهنمون» ثبت شده است

عزیزان من! شما هنرمندان خیلى مى‌توانید به مردم خدمت کنید. مردم از شما مى‌توانند یاد بگیرند. اگر هنرمند حقیقتاً آن تقوایى را که من گفتم، داشته باشد؛ یعنى وقتى شما این حرکت را انجام مى‌دهید، این بخش را اجرا مى‌کنید، یادتان باشد که یک عدّه جوان، یک عدّه کودک، یک عدّه زن و مرد به شما نگاه مى‌کنند و نگاه خواهند کرد و از این چیزى خواهند آموخت و در صدد باشید که کارتان خوب و متعالى باشد، من خیال مى‌کنم شما خیلى مى‌توانید خدمت کنید.
 
هنر، زبان رسایى دارد که هیچ زبانى به رسایى آن نیست. نه زبان علم، نه زبان معمولى و نه زبان موعظه، به رسایى زبان هنر نیست. یکى از رازهاى موفقیت قرآن، هنرى بودن آن است. قرآن خیلى در اوج هنر است؛ فوق‌العاده است؛ واقعاً آن وقت مردم را مسحور کرد، والّا اگر پیامبر اکرم بدون زبان هنرى مى‌نشست با مردم همین‌طور حرف مى‌زد، البته عدّه‌اى علاقه‌مند پیدا مى‌کرد؛ اما آن صاعقه، آن رعد و برق و آن توفان، دیگر به وجود نمى‌آمد. این هنر است که این کارها را مى‌کند. آثار هنرى این‌گونه است.
 
الان هم که آدم شعر حافظ را مى‌خواند، مى‌بیند چیز عظیمى است؛ تأثیرگذار است. آن وقت این هنرهاى نمایشى، از شعر و ادبیّات هم تأثیرشان تندتر است. البته نمى‌دانم ماندگارتر است یا نه. ممکن است مثلاً آدم بگوید در جاهایى ماندگارتر هم هست یا نیست؛ اما به‌هرحال اثرش سریعتر و قاطعتر و کوبنده‌تر است.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۲۴
ونوس جوی

 اصل گرایش به زیبایى و زیباسازى و زیبادوستى، یک امر فطرى است. البته این شاید با مقوله نوگرایى مقدارى تفاوت کند. نوگرایى امر عامترى است. این مسأله آرایش و لباس و چیزهایى که شما گفتید، مقوله خاصى است که انسان - بخصوص جوان - از زیبایى و زیباسازى خوشش مى‌آید و دلش مى‌خواهد که خودش هم زیبا باشد. این عیبى هم ندارد؛ یک امر طبیعى و قهرى است؛ در اسلام هم منع نشده است. آن چیزى که منع شده، فتنه و فساد است.
 
این زیبایى و زیباسازى، بایستى موجب این نشود که در جامعه انحطاط و فساد به وجود آید؛ یعنى ابتذال اخلاقى نباید به وجود آید. چگونه؟ راههایش مشخّص است. اگر ارتباط بى‌قید و شرط و بى‌بندوبارى در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، این موجب فساد خواهد شد. اگر به صورت افراطى به شکل مُدپرستى درآید، این به فساد خواهد انجامید. اگر این مقوله زیباسازى و رسیدن به سر و وضع و لباس و امثال اینها، مشغله اصلى زندگى شود، انحراف و انحطاط است؛ مثل این‌که در دوره طاغوت، آن خانمهاى اعیان و اشراف، پشت میز آرایش مى‌نشستند. فکر مى‌کنید چند ساعت مى‌نشستند؟ شش ساعت! این واقعیت دارد و ما خبرهاى دقیق داشتیم که شش ساعت مى‌نشستند! یک انسان، این مدّت براى آرایش صرفِ وقت کند که مى‌خواهد مثلاً به عروسى برود و موى سرش را، یا صورتش را این‌طورى درست کند! اگر کار به این شکل درآید، انحراف و انحطاط است؛ اما فى‌نفسه، رسیدن به سر و وضع و لباس، بدون این‌که در آن خودنمایى و تبرّج باشد، عیبى ندارد.
 در اسلام، تبرّج ممنوع است. تبرّج، یعنى همان خودنمایى زنان در مقابل مردان، براى جذب و فتنه‌انگیزى. این، یک نوع فتنه است و خیلى اشکالات دارد. اشکالش فقط این نیست که این دختر جوان، یا این پسر جوان به گناه مى‌افتند - این اوّلیش است؛ شاید بتوانم بگویم کوچکترینش است - دنباله‌اش به خانواده‌ها مى‌رسد. اساساً آن‌گونه رابطه بى‌قید و شرط و بى‌قید و بند، براى بناى خانواده سمِ‌ّ مهلک است؛ چون خانواده با عشق زنده است. اصلاً بناى خانواده با عشق است. اگر این عشق - عشق به زیبایى، عشق به جنس مخالف - در صد جاى دیگر تأمین شد، دیگر آن پشتوانه قوى‌اى که استحکام خانواده باید داشته باشد، از بین خواهد رفت و خانواده‌ها متزلزل مى‌شود و به همین وضعى درمى‌آید که امروز متأسّفانه در کشورهاى غربى هست؛ بخصوص در کشورهاى اروپاى شمالى و امریکا.
 اخیراً امریکاییان به‌شدّت دچار این مشکلند. خانواده‌ها متلاشى مى‌شوند و این مصیبت بزرگى شده است. این مصیبت هم در درجه اوّل، ضررش به خود خانمها برمى‌گردد. البته مردان هم بسیار سختیها مى‌کشند؛ اما بیشتر به زنان مى‌رسد؛ بعد هم به آن نسلى که متولّد مى‌شود. این نسل بزهکار و تبهکار موجود دنیا و امریکا را مى‌بینید؟ اینها همه‌اش از آن‌جا شروع مى‌شود؛ یعنى مقدّمه و کلید شرّى است که دنبالش همین‌طور پى‌درپى شرور مى‌آید!
 
در اسلام، به مسأله زیبایى اهمیت داده شده است. زیاد شنیده‌ایم که : «انّ اللَّه جمیل و یحبّ الجمال»(4)؛ خدا زیباست و زیبایى را دوست دارد. در خصوص رسیدن به سر و وضع، روایات زیادى در کتب حدیثى ما هست. در کتاب «نکاح» مفصّل بحث مى‌شود که مرد و زن بایستى به خودشان برسند. بعضى خیال مى‌کنند که مثلاً مردان باید موى سرشان را بتراشند؛ نه. در شرع، براى جوانان مستحبّ است که موى سر بگذارند. در روایت هست که «الشَعر الحسن من کرامة اللَّه فأکرموه»(5)؛ موى زیبا، جزو کرامتهاى الهى است؛ آن را گرامى بدارید. یا مثلاً روایت دارد که پیامبر اکرم وقتى مى‌خواستند نزد دوستانشان بروند، به ظرف آب نگاه مى‌کردند و سر و وضع خود را مرتّب مى‌کردند(6). آن زمان که آینه به این شکلى که حالا هست و فراوان هم هست، نبود. جامعه مدینه هم که فقیر بود. پیامبر ظرف آبى داشتند، که وقتى مى‌خواستند نزد دوستانشان بروند، از آن به جاى آینه استفاده مى‌کردند. این، نشان‌دهنده آن است که سر و وضع مرتّب، لباس خوب و گرایش به زیبایى، امر مطلوبى در شرع اسلام است؛ منتها آن چیزى که بد و مضرّ است، آن است که این وسیله‌اى براى فتنه و فساد و تبرّج شود. همان‌طور که گفتم، ضررهایش تا خانواده و نسل بعد هم مى‌رسد.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۲
ونوس جوی

وقتى با جوانان هستم و در محیط جوان قرار دارم، احساس من مثل احساس کسى است که در هواى صبحگاه تنفّس مى‌کند؛ احساس تازگى و طراوت مى‌کنم. آن چیزى هم که معمولاً در ملاقات با جوانان، اوّل بار به ذهن من مى‌رسد و بارها به آن فکر کرده‌ام، این است که آیا اینها خودشان مى‌دانند که چه ستاره‌اى در جبینشان مى‌درخشد؟ من این ستاره را مى‌بینم؛ اما آیا خودشان هم مى‌بینند؟ ستاره جوانى، ستاره بسیار درخشان و خوش‌طالعى است. اگر جوانان این گوهر قیمتى و بى‌نظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر مى‌کنم که ان‌شاءاللَّه از آن خوب استفاده خواهند کرد.البته به‌راحتى نمى‌شود طى کرد. این شرطى که شما گذاشتید، کار مرا در پاسخ دادن خیلى مشکل مى‌کند. هیچ راه جدّىِ مهم را واقعاً نمى‌شود به‌راحتى طى کرد. بالاخره اگر انسان مى‌خواهد به چیز باارزشى دست پیدا کند، باید مقدارى زحمت و تلاش را با خودش همراه کند - این ناگزیر است - منتها ببینید؛ من اساساً در بین این خصوصیّات مهمّى که جوانان دارند، سه خصوصیّت را خیلى بارز مى‌بینم، که اگر آنها مشخّص گردد، و اگر آنها به سمت درستى هدایت شود، به نظر مى‌آید که مى‌شود به این سؤال شما پاسخ داد. آن سه خصوصیّت عبارت است از: انرژى، امید، ابتکار. اینها سه خصوصیت برجسته در جوان است. اگر واقعاً رسانه‌ها در کمکهاى فرهنگى که به ما مى‌کنند - چه گویندگان مذهبى، چه گویندگان مسائل فکرى و فرهنگى، چه صدا و سیما و چه مدرسه‌ها - بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال مى‌کنم که خیلى راحت مى‌شود یک جوان راه اسلامى را پیدا کند؛ چون اسلام هم چیزى که از ما مى‌خواهد این است که ما استعدادهاى خودمان را به فعلیّت برسانیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۰۰
ونوس جوی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۱:۴۶
ونوس جوی